شهید مهدی سیفی / من به شهادت در راه خدا افتخار میکنم. امام حسین (ع)

زندگینامه شهید مهدی سیفی
شهید مهدی سیفی / من به شهادت در راه خدا افتخار میکنم. امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
من به شهادت در راه خدا افتخار میکنم. امام حسین (ع)
مهدی پنجمین فرزند یکی از خانواده های مذهبی تهران بود
که در تاریخ ۲۵/۳/۴۳ چشم معصومانه به این جهان گشود.
از همان زمان طفولیت نشانه نبوغ و استعداد در کردار و رفتارش نمایان بود دوران ابتدائی و راهنمائی را با موفقیت گذراند
و در همین سالهای نوجوانی، به مسجد رفت و آمد زیادی می کرد.
آن سنگری که رفت و آمد داشت مسجد الهادی بود
که یکی از اعضای فعال کانون فرهنگی و تبلیغی آن به شمار میرفت.
کانونی که اکثر آن ها اعضایش تا کنون به فیض شهادت نائل آمدهاند.
با اوج گیری انقلاب اسلامی به رهبری امام امت ظاهر و علنی شدن مخالفت های مردم ایران بر علیه طاغوت با اینکه مهدی نوجوانی بیش نبود.
در تمام تظاهرات و راهپیمایی هایی مردم تهران شرکت می کرد.
اعلامیه های امام امت را بین مشتاقان و علاقمندان تقسیم می کرد.
در ۲۲ بهمن سال ۵۷ بود مهدی در آزاد سازی و پس گیری اماکن از وابستگان رژیم (مخصوصاً پادگان جی) نقش فعالی داشت.
پیروزی چون بهاری شگفت و به شکوفه عدل و آزادی بار گرفت وی برای حفظ دستاوردهای انقلاب کوشش بیشتری را آغاز کرد.
بعد از صدور فرمان امام امت مبنی بر:
تشکیل بسیج جز اولین گروه ثبت نام کنندگان در آن نهاد انقلابی بود.
خدمات خود را در بخش نظامی مسجدالهادی آغاز نمود.
به موازات کارهای نظامی در فعالیت های تبلیغی و هنری (مخصوصاً، واحد خطاطی) حضوری موثر داشت.
غیر از مسجد الهادی، در مسجد موسی بن جعفر (ع) هم از خود خدمات چشمگیری به یادگار گذاشته است
و با توجه به تجارب نظامی که کسب کرد چندی به معاونت فرماندهی بسیج پایگاه آن مسجد انتخاب شد.
مدتی هم در یکی از دفاتر جهاد سازندگی انجام وظیفه نمود.
مهدی از نظر اخلاقی و برخورد اجتماعی نمونه بود.
روحیه ای آرام و محبوب داشت. کمتر عصبانی می شد.
چنان آرام و گرم صحبت میکرد که فقط لازم بود که در کنارش ساعتی بایستی
و به سخنانش گوش بسپری، دیگر دلت را فتح کرده بود.
برای خانواده های شهدا، احترام خاصی قائل بود.
به امام امت بی اندازه عشق می ورزید و در مورد اطاعت از دستورات ایشان هم سفارشاتی نموده است.
در ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) با علاقه در دستجات عزاداری شرکت مینمود.
همین که جنگ تحمیلی به پشتیبانی صهیونیسم بین المللی و امپریالیسم جهان خوار و حکومت های الحادی آتش به مرزعه های اسلامی جنوب زد و سیلی بنیان کن شد
که آشیانه روستاهای آن دیار را به نابودی کشید
وی با اینکه مشغول تحصیل در دوره دبیرستان بود با توجه به تجارب نظامی که آموخته بود
عازم جبهه های حق علیه باطل گشت
و در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، والفجر مقدماتی شرکت داشت که یکبار بر اثر اصابت گلوله به دستش مجروح شد
و دفعه دیگر آتش آر پی جی سر صورت و دستهایش را سوزاند.
تا اینکه سر انجام در عمیات افتخار آفرین بدر به تاریخ ۲۲/۱۲/۶۳ ،
در شرق دجله به سعادت دائم رسید و به رجعت شهادت بر آمد.
خدایش، در انوار رحمت خویش مستدام بدارد
خاطره ای از شهید در عکس مشاهده میکنید…
از کتاب اهل بیت و شهدا
وصيتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
« ان الله اشترى من المؤمنين به انفسهم و اموالهم با ان الهم الجنه »
«بدرستى كه خداوند خريدارى نمود از مؤمنين جانها و مالهايشان را به ازاى بهشت»
گواهى ميدهم
به وحدانيت خداوند هستى بخش عالميان كه
محبت هاى قلب و روحمان براى او و تمامى هم و غم مان به خاطر وجد او و نهايت آرزوى ما رضايت او و رضوان اوست و گواهى مى دهم
به رسالت حضرت خاتم انبياء مرتبت طبيب قلوب مؤمنين حضرت محمد ابن عبد الله (ص) .
گواهى مى دهم به حقانيت وقوع نزديك روز جزا و برپائى قيامت،
گواهى مى دهم به عدالت الهيه، گواهى مىدهم به ولايت امير المؤمنين على بن ابيطالب (ع)
و يازده فرزند پاك آن حضرت كه همه به شهادت رسيدند
به جز دوازدهمين امام به حق ما حضرت مهدى (عج) ارواحنا المقدمه الفداء كه در غيبت به سر مىبرند
و در آينده نزديكى انشاءالله ظهور مى نمايند .
همان گونه كه خود به ولايت فقيه اعتقاد دارم
تكتك شما را به فرمانبردارى از امام عزيز،
روح و جان امت مولا و آقاى مسلمين و روح خدا،
خمينى كبير صاحب ولايت فقيه در عصر حاضر سفارش مى نمايم.
و به شما سفارش مى كنم كه لحظهاى ولايت اسلامى را در حيات خويش به فراموشى نسپاريد.
كه در عصر غيبت امام زمان (عج) ولايت و سرپرستى امت به دست تواناى رهبران اسلامشناسى چون امام خمينى است
و از شما مى خواهم كه به تذكرات و سخنرانى امام امت و روحانيون در خط امام گوش بدهيد
و لحظهاى از آنها به جلو و عقب نيفتيد
زيرا از اينها جلو افتادن از اسلام جلو افتادن و از اينها عقب افتادن از محمد بن عبدالله، رسول اكرم (ص) عقب افتادن است .
از شما مى خواهم كه در تقواى خويش بكوشيد و تقواى خود را بالا ببريد و انقلاب را يارى كنيد
و لحظهاى را به راحتى نگذارنيد و در امور دخالت كنيد و در صحنه حاضر باشيد
و تا فتح قدس عزيز از پاى ننشينيد و همانطور كه امام عزيزمان فرمودند
راه قدس از كربلا مى گذرد ، در سياست حضور فعال داشته باشيد .
و اى برادر و خواهر شما همگى مسئول مى باشيد
زيرا كه اگر لحظهاى را به بطالت بگذرانيد هيچ يك از شهداء و خانواده شهدا و هزاران جانباز و يتيم شما را هرگز نخواهند بخشيد
و به راستى كه اين دنيا جاى آسودگى و راحتى نيست
بلكه جاى رنج و تلاش است و خوشى و آسودگى را مى بايست در رضوان و بهشت جاودان پيدا كرد.
و سفارش دارم به برادرانى كه در مسجد فعاليت مى كنند
و مرجعشان رهبر بزرگوارمان امام خمينى مى باشد
كه ذرهاى سازش و مسامحه در مسير انقلاب با دشمنان انقلاب و امام نداشته باشند
زيرا كه خط سازش ضد خط امام و شهيد بهشتى و ديگر شهداى انقلاب اسلامى مى باشد.
و شما برادران حزب اللهى جز محبت برادران حزب الله و ياران بهشتىها و رجائىها و باهنرها و مؤمنين به خط سازش ناپذير ولايت فقيه گرايش و دوستى ديگرى نداشته باشيد
و با افرادى كه ضد خط امام هستند
و همچنين افرادى كه در ظاهر در خط امام وليكن در باطن ضد خط امام مى باشند
هرگز رابطهاى نداشته باشيد زيرا؛
كه اين افراد پليد در آخر اگر موقعيتى گيرشان بيايد ضربه به حزب الله ميزنند .
و حال از تمام كسانى كه از من كينه و ناراحتى به دل دارند
طلب بخشش مى كنم و من نيز به سهم خود تمام آنهائى را كه به شخص من بدى كردهاند
و غيبت و تهمت روا داشتهاند، بخشيدهام. اما آنهايى كه در عمل ضد خط امام انجام دادهاند
و به خاطر اين عقيده باطل به من تهمت و دروغ و ناروا زدهاند
و نگذاشتند كه خط شهيد رضا رحيمى كه همان خط امام و سيد الشهداى انقلاب اسلامى ايران شهيد مظلوم بهشتى و ديگر شاگردان امام بود ادامه دهم،
هرگز نخواهم گذشت و همين طور از تعداد افرادى كه با خط سازش داشتند و هميشه به فكر اين بودند
كه موقعيت خويش را به خطر نيندازند و با اين كار خود در آخر به حزب الله ضربه خواهند زد و هرگز نخواهم بخشيد
و به سهم خويش و در قيامت آنها را به دادگاه الهى خواهم كشيد و شاهد بر عليه آنان خواهم بود
زيرا اين دسته افراد با افراد ضد خط امام در نظر من هيچ فرقى ندارند.
و اينجانب از خانواده شهيد رضا رحيمى طلب بخشش مى كنم زيرا كه نتوانستم خط آن شهيد بزرگوار را در مسجد ادامه دهم .
اين حقير از دوستان مى خواهم كه از پيشگاه پروردگار، براى اينجانب طلب بخشش كنند
زيرا كه من در اين دنيا زياد گناه كردهام و هميشه از خداوند خواستار اين بودهام كه مرا ببخشد.
توصيه من به شما اين است كه برويد وصيت نامه شهيد عزيز رضا رحيمى كه به دست منافقان كوردل به شهادت رسيد را بخوانيد
و انشاءالله كه تمام برادران همين خط را دنبال كنند زيرا كه شهيد رضا رحيمى يكى از برادرانى بود كه هميشه در خط امام گام بر مى داشت.
« والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته »
التماس دعا
مهدى سيفى ۱۲/۶۳
در تاریخ : ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ –
اعضای خانواده شهید تازه تفحص شده مهدی سیفی ؛
بعد از ۳۲ سال با پیکر مطهر شهیدشان در معراج شهدا تهران و سپس در مسجد الهادی (خیابان مالک اشتر) دیدار کردند.
بسیجی شهید مهدی سیفی متولد سال ۱۳۴۳ در تهران بود؛
که بعد از شرکت در عملیاتهای مختلف، سرانجام در عملیات بدر سال ۶۳ و در منطقه عملیاتی شرق دجله به شهادت رسید و پیکر مطهرش مفقود ماند.
هویت پیکر این شهید از طریق پلاک شناسایی احراز شد.

شهید مهدی سیفی / من به شهادت در راه خدا افتخار میکنم. امام حسین (ع)